احساساتم ، آنچه فکر میکنم زیباست
بیست و سوم خرداد ماه ۱۳۸۹
ترس
این اولین نوشته بعد از ازدواجه
که خوب البته اهمیتی ام نداره
مهمترش اینه که از روی ترس و استرس نوشته میشه...در زمان پریود ماهانه مغزی
میترسم...باید تو بچگی از مغازه ها چیزای کوچولو ور میداشتم
همیشه یه چیزی بهم میگفت چیزای کوچولو و خوشمزه مغازه ها مال بچه هاست که ازش لذت میبرن، لازمم نیست حتما بابتش چیزی بدن

متن کسی است و نویسنده اش کس دیگر، حق هم در دانشگاه می چرد
قالب این وبلاگ توسط سایکو تهیه شده است